آرام ش، گاه ی...

زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دو سه تا کوچه و پس کوچه و به اندازه یک عمر بیابان دارد ...

زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دو سه تا کوچه و پس کوچه و به اندازه یک عمر بیابان دارد ...

کاش می‌شد آدمی،
گاهی، فقط گاهی،
به اندازه نیاز بمیرد،
بعد بلند شود،
خاک هایش را بتکاند،
دلش خواست برگردد به زندگی‌
و اگر دلش نخواست بخوابد تا ابد ...

آخرین مطالب

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

خسته نیستم، فقط دیگر کمی حوصله ام سر رفته است

از این همه شب بیداری های تکراری 

و از این همه منتظر ماندن و نیامدن

خسته نیستم، فقط دیگر با کسی حرفم نمی آید

هضم یک آدم جدید برایم سخت شده

راست می گفت که آدم گاهی به موجودی تبدیل می شود

که نه حوصله ی توضیح دارد و نه اشتیاقی برای آدمهای جدید 

و ترجیح می دهد که خودش با خودش بیشتر رفیق باشد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۲۳:۴۸
نیما صالحیان

من از آن روز که قومم به شب آلوده شود

و خدا حکم به طوفان نکند می ترسم

من از آن مسجد و محراب فراوانی که

برکت سفره فراوان نکند می ترسم ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۶ ، ۲۲:۵۳
نیما صالحیان

یه بغضی گلومو گرفته این روزا 

که میخوام بمونم با خودم تنها،

نمیخوام دل هیشکی برام بسوزه

یه عشق قدیمی تو قلبم جا مونده،

خاطراتو به من برگردونده

بی تو پرسه زدن کار هر روزه،

من و دلتنگی، من و تنهایی، من و یادت...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۶ ، ۲۲:۴۶
نیما صالحیان
یک رود و صد مسیر، همین است زندگی 
با مرگ خو بگیر، همین است زندگی
با گریه سر به سنگ بزن در تمام راه
ای رود سر به زیر، همین است زندگی

تاوان دل بریدن از آغوش کوهسار
دریاست یا کویر، همین است زندگی
بر گرد خویش، پیله تنیدن به صد امید
این رنج دلپذیر، همین است زندگی

پرواز بر حصار فرو بسته حیات

آزاد یا اسیر، همین است زندگی

دلخوش به جمع کردن یک مشت آرزو
این شادی حقیر، همین است زندگی
یک رود و صد مسیر، همین است زندگی 
با مرگ خو بگیر، همین است زندگی

لبخند و اشک شادی و غم رنج و آرزو

از ما به دل مگیر، همین است زندگی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۶ ، ۲۱:۵۸
نیما صالحیان