آرام ش، گاه ی...

زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دو سه تا کوچه و پس کوچه و به اندازه یک عمر بیابان دارد ...

زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دو سه تا کوچه و پس کوچه و به اندازه یک عمر بیابان دارد ...

کاش می‌شد آدمی،
گاهی، فقط گاهی،
به اندازه نیاز بمیرد،
بعد بلند شود،
خاک هایش را بتکاند،
دلش خواست برگردد به زندگی‌
و اگر دلش نخواست بخوابد تا ابد ...

آخرین مطالب

با خاطراتش

چهارشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۱۲ ب.ظ

جوون تر که بودم یکی عاشقم بود
منو که نمیدید دلش میگرفت زود

میگفت خیلی وقته دلم پا به پاته
میگفت هر جا باشی نگاهم به راهته

منم بچه بودم دلم پرپر ش شد
بهش اینو گفتم اونم باورش شد

خلاصه نشستیم یه رویا کشیدیم
واسه زندگیمون چه خوابایی دیدیم

به هم قول دادیم که با هم بمونیم
تا هر جا که میشه تا هر جا بتونیم

ولی من نموندم نه اینکه نمیشد
زدم زیر قولم دلم دمدمی شد

حالا گاهی وقتا به یادش میفتم
درست لحظه هایی که یادش میفتم

تموم وجودم پر از شرم میشه
به این خاطراتش سرم گرم میشه...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۰۷
نیما صالحیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی